سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ملعون است، ملعون است دانشمندی که به سوی پادشاهی ستمگر می رود و به او در ستمش یاری می رساند [امام صادق علیه السلام]

احادیث و روایات


همینکه رسول اکرم و اصحاب و یاران از مرکبها فرود آمدند، و بارها را بر زمین نهادند، تصمیم جمعیت بر این شد که برای غذا گوسفندی را ذبح و آماده کنند.

یکی از اصحاب گفت: «سر بریدن گوسفند با من.»

دیگری: «کندن پوست آن با من».

سومی: «پختن گوشت با من».

چهارمی: ...

رسول اکرم: « جمع کردن هیزم از صحرا با من.»

جمعیت: « یا رسول الله شما زحمت نکشید و راحت بنشینید، ما خودمان با کمال افتخار همه ی اینکارها را می کنیم.»

رسول اکرم: « می دانم که شما می کنید، ولی خداوند دوست نمی دارد بنده اش را در میان یارانش با وضعی متمایز ببیند که، برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده باشد.»

سپس به طرف صحرا رفت. و مقدار لازم خار و خاشاک از صحرا جمع کرد و آورد.



::: سه شنبه 97/1/21::: ساعت 9:38 عصر


قافله چندین ساعت راه رفته بود. آثار خستگی در سواران و در مرکبها پدید گشته بود. همینکه در منزلی رسیدند که آنجا آبی بود، شتر خویش را خوابانید و پیاده شد. قبل از همه چیز همه به فکر بودند که خود را به آب برسانند و مقدمات نماز را فراهم کنند.

رسول اکرم بعد از آنکه پیاده شد، به آن سو که آب بود روان شد، ولی بعد از آنکه مقداری رفت، بدون آنکه با احدی سخن بگوید، به طرف مرکب خویش بازگشت. اصحاب و یاران با تعجب با خود می گفتند آیا اینجا را برای فرود آمدن نپسندیده است و می خواهد فرمان حرکت بدهد؟! چشمها مراقب و گوشها منتظر شنیدن فرمان بود. تعجب جمعیت هنگامی زیاد شد که دیدند همینکه به شتر خویش رسید، زانوبند را برداشت و زانوهای شتر را بست، و دو مرتبه بسوی مقصد اولی خویش روان شد.

فریادها از اطراف بلند شد: « ای رسول خدا چرا ما را فرمان ندادی که این کار را برایت بکنیم، و به خودت زحمت دادی و برگشتی؟ ما که با کمال افتخار برای انجام این خدمت آماده بودیم.»

در جواب آن ها فرمود: «هرگز از دیگران در کارهای خود کمک نخواهید، و به دیگران اتکا نکنید، ولو برای یک قطعه چوب مسواک باشد.»



::: سه شنبه 97/1/21::: ساعت 9:23 عصر

   1   2      >

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :17657
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لینک دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<