سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما تکیه گاه میان راهیم . آن که از پس آمد به ما رسد ، و آن که پیش تاخته به ما بازگردد . [نهج البلاغه]

احادیث و روایات


در زمان خلافت حضرت علی(ع) در کوفه، زره آن حضرت گم شد و پس از چندی در نزد مردی مسیحی پیدا شد. علی او را به محضر قاضی برد و از او شکایت کرد و گفت: این زره از آن من است، نه آن را فروخته ام و نه به کسی بخشیده ام و اکنون آن را نزد این مرد یافته ام.

قاضی به مرد مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه می گوئی؟

او گفت: این زره مال من است، و در عین حال گفته ی مقام خلافت را تکذیب نمی کنم(ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد).

قاضی رو به علی (ع) کرد و گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است، بنابراین شما باید برای ادعای خود شاهد بیاورید.

حضرت فرمود: قاضی راست می گوید، من باید شاهد بیاورم، ولی شاهدی ندارم.

قاضی به نفع مسیحی حکم کرد. او هم زره را برداشت و شروع به رفتن کرد.

مرد مسیحی، که خود بهتر می دانست صاحب اصلی زره کیست؟ پس از چند گامی، نتوانست تازیانه های وجدان را تحمل کند، بدین جهت برگشت و گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتار بشر عادی نیست، بلکه از نوع حکومت انبیاست. سپس اقرار کرد که زره از آن علی(ع) است. طولی نکشید که دیدند او مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر پرچم علی(ع) در جنگ نهروان می جنگد.

 

منبع

الامام علی صوت العداله الانسانیه(به نقل از داستان راستان جلد اول، داستان 24)



::: چهارشنبه 96/12/23::: ساعت 6:8 عصر


شخصی به نام عبدالواحد بن زید داستان زیر را نقل می کند:

درخانه ی کعبه مشغول طواف بودم ، دختر کوچکی را دیدم که برای خواهرش با این کلمات به حضرت امیرالمومنین قسم می خورد:

قسم به حق جانشین پیامبر(ص)، کسی که همواره مساوات را رعایت می نمود و در قضاوت ها عدالت را مراعات می کرد، کسی که همسر فاطمه زهرا(ع) است، قسم به حضرت علی من این کار را نکردم.

من تعجب کردم که چگونه دختر به این کوچکی با این جملات بسیار بلند و پر محتوی آن حضرت را توصیف می کند.

 از او پرسیدم: آیا علی بن ابی طالب(ع) را می شناسی، که این گونه او را تمجید می کنی؟

گفت:چگونه کسی را که پدرم در جنگ صفین در رکابش به شهادت رسید نشناسم؟

سپس ادامه داد: پس از اینکه یتیم شدیم روزی آن حضرت به خانه ی ما آمد و از احوال ما پرسید.

مادرم گفت: مشکلی نداریم. سپس من و خواهرم که اینک حاضر است به نزد آن حضرت حاضر شدیم. بیماری آبله چشم مرا نابینا ساخته بود. هنگامی که نگاهش به من افتاد آهی کشید و اشعاری قرائت کرد. سپس دست مبارکش را بر صورت من کشید. به برکت دست معجزه آسای آن حضرت همان زمان چشم من بینا شد و دوباره سلامتی ام را بازیافتم.

 

منبع

منتهی الامال جلد اول صفحه 301.



::: چهارشنبه 96/12/23::: ساعت 4:46 عصر


اوایل هجرت پیامبر(ص) به مدینه بود که آن حضرت تصمیم گرفت برای تحکیم و تقویت رشته های اتحاد و به هم پیوستگی مسلمانان، بین دو نفر، دو نفر از اصحاب عقد برادری ببندد، آن حضرت در این مورد تناسب ساختار وجودی افراد را ملاحظه نمود. مثلا بین عمر و ابوبکر، سلمان و ابوذر و... عقد اخوت خواند، به همین ترتیب این عقد در بین همه ی اصحاب اجرا شد.

امیر مومنان در گوشه ی مسجد نشسته بود هنوز رسول اکرم (ص) بین او و کسی عقد برادری نخوانده بود، از این رواندوهگین بود، براثر این اندوه از جا برخاست تا از مسجد بیرون رود. پیامبر(ص) صدایش زد: ای علی! کجا می روی؟چرا اندوهگین هستی؟

علی بن ابی طالب عرض کرد: از این رو محزون هستم که بین اصحاب عقد برادری خوانده ای؛ ولی مرا از یاد بردی، ترسیدم که شاید لغزشی از من دیده ای که مرا نادیده گرفته ای.

پیامبر(ص) فرمود: تو را از این رو تاخیر انداختم تا بین تو و خودم عقد اخوت ببندم، چنانکه جبرئیل این موضوع را از جانب خداوند به من ابلاغ کرد.آنگاه بین خود و علی(ع) عقد برادری بست.

منبع

داستان های جوامع الحکایات



::: چهارشنبه 96/12/23::: ساعت 4:16 عصر


  1. بازیگوشی بچه در دوران کودکیش، موجب افزایش عقل او در بزرگسالی اش می گردد.
  2. هرکس غذا بخورد و دیگری به او نگاه کند، و به او ندهد به دردی بی درمان مبتلا می شود.
  3. سور و ولیمه فقط در پنج مورد است: عروسی، تولد اولاد، ختنه کردن نوزاد، خریدن خانه، بازگشت از سفر مکه.
  4. (تکلیف و مسوولیت نسبت به) نه خصلت، از امت من برداشته شده است: خطا، فراموشی، آنچه نمی دانند، آنچه توانش را ندارند، آنچه بدان ناچارند،آنچه به زور به آن وادار می شوند،فال بد زدن، وسوسه تفکر در آفرینش و حسادت تا زمانی که به زبان یا دست، آشکار نشود.
  5. بهترین مردان امت من، آن کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش کنند و آزار نرسانند.
  6. خداوند هیچ دردی را بی درمان نیافریده مگر مرگ که درمان ندارد.
  7. هیچ چیز نزد خداوند متعال محبوبتر از جوان توبه گر نیست و هیچ چیز نزد خداوند متعال منفورتر از پیری که بر گناهانش مداومت می کند نمی باشد.
  8. فرزندانتان را بر سه ویژگی ادب کنید: دوست داشتن پیامبرتان، دوست داشتن خاندان او و خواندن قرآن.
  9. هیچ مرد مسلمانی نیست که نگاهش به زنی بیفتد و چشم خود را پایین بیندازد، مگر این که خدای متعال به او توفیق عبادتی دهد که شیرینی آن را در دل خویش بیابد.
  10. به فرزندان خود احترام گذارید و آنان را اداب نیکو بیاموزید تا آمرزیده شوید.
  11. هر که دختری داشته باشد و خوب تربیتش کند و او را به خوبی دانش بیاموزد و از نعمت هایی که خداوند به او عطا کرده به وفور بهره مندش سازد، آن دختر، سپر و پوشش پدر در برابر آتش خواهد بود.
  12. به زن خود خدمت نکند، مگر صدیق، یا شهید، یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت او را بخواهد.
  13. هر مردی که همسرش را آزار دهد تا مهرش را ببخشد و جانش را آزاد کند، خداوند به کمتر از جهنم برای او راضی نخواهد شد.
  14. هیچ کس نباید بیش از توانش خود را برای میهمان به زحمت اندازد.
  15. مومن به میل و رغبت خانواده اش غذا می خورد ولی منافق میل و رغبت خود را به خانواده اش تحمیل می کند.
  16. چهار چیز از خوشبختی است: همسر خوب، خانه بزرگ، همسایه خوب و سواری(وسیله نقلیه) نیکو است و چهار چیز از بدبختی است: همسایه بد، همسر بد، خانه کوچک و سواری(وسیله نقلیه بد).

منابع

نهج الفصاحه

مکارم الاخلاق

کافی

 



::: سه شنبه 96/12/22::: ساعت 11:27 عصر


  1. عهد و پیمان ها را پاس دارید خصوصا با وفاداران.
  2. حاصل کونه فکری، پشیمانی، و حاصل دور اندیشی، سلامت است.
  3. هرکس با حق درآویزد، نابود می گردد.
  4. حسادت بر دوست، از آفات دوستی است.
  5. بدترین توشه برای قیامت، ستم بر بندگان است.
  6. آن کس که با دست کوتاه ببخشد، از دستی بلند پاداش گیرد.
  7. دردوستی با دوست مدارا کن، شاید روزی دشمن تو گردد و در دشمنی با دشمن نیز مدارا کن، شاید روزی دوست تو گردد.
  8. عبرت ها چه فراوانند و عبرت پذیری چه اندک!
  9. روش برخورد با متجاوز: سنگ را ازهمان جایی که دشمن پرت کرده، بازگردانید، که شر را جز شر پاسخی نیست.
  10. از نافرمانی خدا در خلوت ها بپرهیزید، زیرا همان که گواه است داوری کند.
  11. حکمت را هر کجا که باشد، فراگیر، گاهی حکمت در سینه ی منافق است و بی تابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه ی مومن آرام گیرد.


::: سه شنبه 96/12/22::: ساعت 6:33 عصر

<   <<   6   7   8   9   10      >

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 23
کل بازدید :17921
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لینک دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<